از خواب بیدار شد ... پیشانی‌اش خیس عرق شده بود. از جا بلند شد و زیر نور ماه به حیاط رفت و كوزه آب را برداشت، چند جرعه آب خورد، نفس عمیقی كشید و همان‌جا روی پلّه حیاط نشست. نسیم خنك نیمه شب تابستان، كمی حال را بهتر كرد.
نگاهی به ماه انداخت، بدر كامل بود. از خلوت و سكوت شبانه خانه احساس آرامش كرد. بغضش شكست و اشك آرام صورتش را خیس كرد. اشك كه جاری شد، بغض هم رهایش كرد. در عالم خودش بود كه سایه‌ای را كنارش حس كرد، سر برگرداند. مرضیه بود كه بالای سرش ایستاده بود.
باز بی‌خوابی به سرت زده؟
با سرعت اشك‌هایش را پاك كرد. مرضیه كنارش نشست و گفت:
از من پنهان می‌كنی؟
لبخندی زد و گفت: چیزی نیست كه بخواهم پنهان كنم.
مرضیه سری تكان داد و گفت: تو از من پنهان می‌كنی و من از تو؛ امّا تا كی؟ این قصّه تا كی می‌تواند ادامه داشته باشد؟
محمّدحسین سرش را پایین انداخت: امشب خواب دیدم... خواب كودكی كه اینجا توی حیاط بازی می‌كرد و می‌خندید.
مرضیه آهی كشید و گفت: بس كه در فكرش هستیم.
ـ من تصمیم گرفته‌ام...
ـ كه چه كار كنی؟
ـ می‌خواهم به نجف بروم.
ـ نجف؟
ـ بله! نجف. از دست دوا و درمان طبیب‌های «تبریز»، از دست نگاه‌های كنجكاو، از دست دل‌سوزی‌های مردم خسته شده‌ام. می‌روم شاید آنجا فرجی شود.
ـ چرا نجف؟!...
ـ نمی‌دانم، می‌روم شاید خوابم تعبیر شود ...

                                     


موضوعات مرتبط: تابلو اعلانات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:ذوالقرنین, | 15:0 | نویسنده : ذوالقرنین |

  یوسف فاطمه امامت مبارک
بر همه شیعیان کرامتت مبارک
مهدی موعود حجت معبود
طالب خون حسینی یا ابا صالح
ای رخت ندیده چراغ انجم ما
به خیال ماه رویت تبسم ما
نام زیبای تو روح تکلم ما
این امامت بود غدیر دوم ما
تو تمام نور تو امام نوری


تو امام عالمینی یا ابا صالح
طالب خون حسینی یا ابا صالح


یابن زهرا جهان بود در انتظارات
چشم مولا علی به دست و ذوالفقارت
می رسد بر مشام بوی خوش بهارت
جلوه ای همه جان جهان نثارت
تو امید جانی مصلح جهانی


تو امام عالمینی یا ابا صالح
طالب خون حسینی یا ابا صالح


شادی از شادی کتاب و عترت کنیم
به جهان فخر از این مجد و شرافت کنیم
بار دیگر ز بَر درس ولایت کنیم
با امام زمان دوباره بیعت کنیم
همگی یک صدا می دهیم این ندا


تو امام عالمینی یا ابا صالح
طالب خون حسینی یا ابا صالح


این امامت بود نجات مستضعفین
این امامت بود حیات قرآن و دین
این امامت بود تمام فتح المبین
گل وحدت دمد خنده زنان از زمین
عزت و احترام و وحدت و انسجام


تو امام عالمینی یا ابا صالح
طالب خون حسینی یا ابا صالح


موضوعات مرتبط: تابلو اعلانات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 10 تير 1391برچسب:ذوالقرنین, | 14:35 | نویسنده : ذوالقرنین |

 

ادامه مطلب کلیک کنید

 

 


موضوعات مرتبط: عکس های خیمه ، زنگ تفریح ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, | 8:10 | نویسنده : ذوالقرنین |

امشب سپيده جامه به تن چاك مى كند
طوفان غم به معركه كولاك مى كند
اشك پدر به چهره سرازير و دخترش
با دست هاى كوچك خود پاك مى كند

 

 

                                                   ادامه مطلب کلیک کنید


موضوعات مرتبط: هیئت جوانان مسجد امیرالمومنین(ع) رشت ، فاطمیه91 ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:ذوالقرنین, | 9:57 | نویسنده : ذوالقرنین |

 

نازنین دخت رسول اللهی
همسر و کفو ولی اللهی
آفرین برتو که فرزندانت
مجتبی باشد وثاراللهی
زینبت کرببلا داد نشان
بوده شاگرد چه دانشگاهی
عمر کوتاه تو خوش ثابت کرد
معنی زندگی و آگاهی

 

 

 

                     ادامه مطلب را کلیک کنید

 


موضوعات مرتبط: هیئت جوانان مسجد امیرالمومنین(ع) رشت ، فاطمیه91 ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:ذوالقرنین, | 15:31 | نویسنده : ذوالقرنین |

   
  زهرا همه جا یاور و غمخوار علی است
با پهلوی بشکسته طرفدار علی است
هر دست که حامی ولایت نشود
دستی که نبی بوسه زند یار علی است

                                                        ادامه مطلب کلیک کنید


موضوعات مرتبط: هیئت جوانان مسجد امیرالمومنین(ع) رشت ، فاطمیه91 ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:ذوالقرنین, | 7:37 | نویسنده : ذوالقرنین |

مراسم یکشنبه مورخه 1391.2.3

در مسجد امیرالمومنین(ع)

 

                                            ادامه مطلب راکلیک کنید


موضوعات مرتبط: هیئت جوانان مسجد امیرالمومنین(ع) رشت ، فاطمیه91 ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:ذوالقرنین, | 7:46 | نویسنده : ذوالقرنین |

 

  نخستین ستاره ای بود که در عرش به خورشید نبوت رسید:.................................................

                                     ادامه مطلب کلیک کنید

 


موضوعات مرتبط: تابلو اعلانات ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:ذوالقرنین, | 10:51 | نویسنده : ذوالقرنین |

روزی مردی خواب عجیبی دید، او دید که پیش فرشته‌هاست و به کارهای آنها نگاه می‌کند، هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه‌هایی را که توسط پیک‌ها از زمین می‌رسند، باز می‌کنند، و آنها را داخل جعبه می‌گذارند. مرد از فرشته‌ای پرسید، شما چکار می‌کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه‌ای را باز می‌کرد، گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می‌گیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می‌گذارند و آنها را توسط پیک‌هایی به زمین می‌فرستند. مرد پرسید: شماها چکار می‌کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت‌های خداوندی را برای بندگان می‌فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته‌ای بی کار نشسته است مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بی کارید؟ فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند، ولی فقط عده بسیار کمی جواب می‌دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می‌توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده فقط کافیست بگویند “خدایا شکر”


موضوعات مرتبط: تابلو اعلانات ، تبلیغات ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 25 فروردين 1391برچسب:ذوالقرنین, | 10:1 | نویسنده : ذوالقرنین |

سلام امروز

روزی است که یکی از اعضای اصلی

 

کانون مسجد امیرالمومنین(ع) تولدشه

 

آقای حمید بخشی متولد 1375/1/24

تولدت مبارک داداش

 

 

تولدت مبارک داداشی

برید به ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: عکس های خیمه ، تولد حمید بخشی ، ،
برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:ذوالقرنین, | 15:33 | نویسنده : ذوالقرنین |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.